اگر در فضای وب فعالیت کرده باشید با دیجیتال مارکتینگ و نقش آن در کسب و کارها آشنا هستید. این مقاله به اصطلاحات پرکاربرد دیجیتال مارکتینگ اشاره خواهد کرد و به نوعی دیکشنری دیجیتال مارکتینگ است. زندگی بشر امروزی با فضای مجازی و منابع دیجیتالی گرهخورده است. با توسعه خدمات ارتباطاتی و فناوری اطلاعات، افراد عصر حاضر زمان زیادی از زندگی شبانهروزی خود را در محیطهای مجازی سپری میکنند و بیشتر کارهای روزمره خود را بهصورت برخط انجام میدهند. این موضوع بدین معناست که افراد زمان بیشتری آنلاین هستند.
علاوه بر این، با توسعه فناوری و فراگیر شدن تلفنهای همراه هوشمند، دسترسی به اینترنت بسیار سریع و راحت است.ازاینرو، میتوان گفت که اینترنت در تمام سطوح زندگی فردی و اجتماعی افراد نفوذ کرده است. این موضوع، فرصتی مناسب برای تجارت بهحساب میآید، زیرا دیجیتال مارکتینگ بسیار بهصرفهتر، سریعتر و کارآمدتر است.
دیجیتال مارکتینگ، یک چتر مفهومی است که اصطلاحاتی تخصصی مانند اصطلاحات شبکههای اجتماعی، بازاریابی محتوایی، بازاریابی درونگرا، ایمیل مارکتینگ، بهینهسازی وبسایت و حتی اختصارات این عرصه را در خود جایداده است.
اما قبل از تمام اینها، مخاطب دیجیتال مارکتینگ و فعالان این عرصه باید اصطلاحات پرکاربرد و جامع موجود را بهخوبی بدانند. به دلیل اینکه پرداختن به تمام این موارد و اصطلاحات مرتبط به آنها از مجال این پست خارج است، ازاینرو، در این مقاله، که میتوان از آن به عنوان دیکشنری بازاریابی موجر نیز یاد کرد، تنها به تعریف و تبیین گزارههای مهم و کاربردی دیجیتال مارکتینگ میپردازیم.
اصطلاحات مهم در دیکشنری بازاریابی دیجیتال
کلمات و اصطلاحات از A تا F
A/B Testing
همانطور که از نام این اصطلاح هم پیداست، آزمون A/B، فرآیندی است که در طی آن دو حالت یک متغیر را باهم مقایسه میکنیم تا دریابیم که کدامیک بیشتر به بهبود و ارتقا بازاریابی کمک میکند. این فرآیند، در ایمیل مارکتینگ با تغییر در متن ایمیل یا عنوان آن، دکمههای فراخوان (با تغییر در رنگ یا متن آنها) و یا در صفحات فرود (محتواهای مختلف) به کار میرود. با این عمل میتوان متوجه شد که کدام مورد بهترین خروجی را برای ما خواهد داشت.
Analytics
آنالیتیکس یا دادههای به دست آمده، اساساً به معنی کشف الگوهای معنادار در اطلاعات به دست آمده از تحلیلهاست. زمانی که از آنالیتیکس در حوزه دیجیتال مارکتینگ صحبت میکنیم منظور به دست آوردن و آنالیز دادههایی چون گزارش بازدیدکنندگان وبسایت، شبکههای اجتماعی، گزارش تبلیغات آنلاین مانند پرداخت به ازای کلیک و… است. با اطلاعات به دست آمده میتوان روندها را بررسی کرد و راهکارهای عملیاتی اجرا کرد که در نهایت تصمیمات گرفتهشده در زمینه بازاریابی بهتر و آگاهانهتر شود. بهبیاندیگر، آنالیتیکس، جمعآوری و تحلیل دادههای بازاریابی است.
Application Programming Interface (API)
APIها مجموعهای از قوانین برنامهنویسی کامپیوتری هستند که یک اپلیکیشن را قادر میسازد اطلاعات را از یک سرویس گرفته و آن را یا در اپلیکیشن خود، و یا در پایش و آنالیز اطلاعات استفاده نماید. مثال روزمره برای درک بهتر APIها و کار آنها، میتواند تلفن زدن باشد. ما برای گرفتن برخی اطلاعات به اشخاص یا جاهای مختلف تلفن میزنیم. این برنامهها هم به معنای کلمه ، به یک اپلیکیشن تلفن زده و اطلاعات لازم را به دست میآورند. سپس این اطلاعات را در اختیار شما قرار میدهند و شما از این اطلاعات در برنامه خود استفاده میکنید. APIها دسترسی به دادههای موردنیاز برای حل مشکلات مشتریان را تسهیل مینماید.
وبسایت آژانس دیجیتال مارکتینگ نردو، APIهایی دارد که توسعهدهندگان وب با استفاده از آن، اطلاعات را از این وبسایت گرفته و در سایت های خود استفاده میکنند. درک نحوه کار و قابلیتهای APIها در عرصه دیجیتال مارکتینگ، برای بازاریابها بسیار مهم است و این افراد باید بدانند که چگونه این قوانین را در استراتژیهای بازاریابی خود به کار برند.
B2B (Business-to-Business)
Business-to-Business یا همان B2B برای توصیف شرکتهایی به کار میرود که خدمات و محصولات خود را بهجای اشخاص به سازمانها و یا شرکتهای تجاری دیگر میفروشند. برای مثال، شرکتهای تولید کننده نرم افزار حسابداری که این محصول را به دیگر شرکتها ارائه میدهند فعالیت B2B دارند.
B2C (Business-to-Consumer)
Business-to-Consumer یا B2C برای توصیف شرکتهایی به کار میرود که خدمات و محصولات خود را مستقیماً به اشخاص و مشتریان حقیقی میفروشند. برای مثال، شرکتهایی مانند آمازون، اپل و نایک شرکتهای B2C هستند.
Blogging
بلاگ کوتاه شده کلمه وبلاگ و بلاگینگ همان وبلاگ نویسی است. در دنیای امروزی، یک شخص یا یک گروه معمولاً برای خود وبلاگ دارند. یک وبلاگ شخصی یا سازمانی بهطورمعمول، شامل محتوا و نوشتههایی مانند گزارشها، توصیف وقایع، و سایر مواردی مانند عکس و فیلم است. وبلاگ و وبلاگ نویسی هسته اصلی و اساسی بازاریابی درونگرا است؛ زیرا میتواند با استفاده از آن چندین کار را بهصورت همزمان انجام داد. این موارد شامل افزایش ترافیک وبسایت، رهبری فکری و جذب lead به یک محصول است.
Business Blogging
وبلاگ نویسی تجاری علاوه بر دارا بودن ویژگیهای وبلاگ نویسی معمولی، شکلی جذاب از استراتژیهای بازاریابی نیز در خود دارد. وبلاگ نویسی تجاری به بازاریابها کمک میکند تا ترافیک و بازدید از وبسایت خود را افزایش دهند، و این بازدیدکنندگان را به lead یا سرنخ فروش تبدیل کنند. علاوه بر این موارد، این دسته وبلاگها بهمرور به مرجعی برای مشتریان تبدیل میشوند و نتایج بلندمدتی برای گردانندگان آنها به ارمغان میآورند.
زمانی که دستبهکار وبلاگ نویسی تجاری میزنید باید به یاد داشته باشید که محتوایی مفید و ارزشمند منتشر کنید که ازنظر استفاده از کلمات کلیدی بهینهشده باشد. این موضوع باعث میشود که کاربران اینترنت بهراحتی به این محتواها دسترسی پیدا کنند. محتواهای موردبحث میبایست قابل دانلود و یا انتشار باشند، تا معیاری برای اثربخشی وبلاگ تلقی شوند. وبلاگ نردو نیز نوعی وبلاگ تجاری است که قصد دارد محتواهای بهروز را در اختیار مخاطبان قرار دهد.
Bottom of the Funnel
در دیکشنری بازاریابی، قسمت انتهایی قیف بازاریابی، به آخرین قسمت پروسه خرید اطلاق میشود. در این مرحله، lead در آخرین مرحله تبدیلشدن به یک مشتری جدید است. فردی که در این مرحله قرار دارد، قبلاً مشکلی را شناسایی کرده، و به دنبال پیدا کردن راهحلی برای آن، در اینترنت جستجو کرده، در مورد وبسایت، کالا یا خدمات شما اطلاعات کسب نموده و حال در آستانه خرید قرار دارد.
در مرحله بعدازاین، مشتری با تیم فروش تماس میگیرد، مشاوره رایگان دریافت میکند یا از نمونه رایگان محصول استفاده مینماید.
Bounce Rate
اصطلاح Bounce Rate، در دیکشنری بازاریابی، به درصدی از بازدیدکنندگان وبسایت اطلاق میشود که از وبلاگ شما دیدن میکنند اما بدون اینکه بر روی لینک خاصی کلیک کنند و یا به صفحات دیگر معرفیشده بروند، سایت را ترک میکنند. نرخ پرش زیاد منجر به تضعیف نرخ تبدیل (conversion) میشود؛ زیرا هیچ بازدیدکنندهای، محتوایی را مطالعه نکرده و یا به هیچیک از صفحاتی که میخواهید هدایت نمیشود.
نرخ پرش ایمیل یا همان Email bounce rate به درصدی از ایمیلهای ارسالی گفته میشود که به دلایلی به دست افراد نمیرسند. نرخ پرش بالای ایمیل دلایل متفاوتی میتواند داشت باشد. برای مثال اگر لیست ایمیلی بهروزرسانی نشده باشد و یا تعداد ایمیلهای نامعتبر لیست زیاد باشد، نرخ پرش ایمیل نیز به نسبت بالاتر خواهد بود. البته در ایمیل مارکتینگ نرخ پرش ایمیل همواره بد تعبیر نمیشود. ازاینرو، دانستن تفاوت بین نرخ پرش سخت و نرم مهم بوده و بازاریاب باید بتواند این دو را از هم تمیز دهد.
Buyer Persona
Buyer Persona یا پرسونای خریدار به توصیف و شخصیتپردازی ذهنی از مشتریهای ایده آل ، در دیکشنری بازاریابی ،گفته میشود. این توصیف نتیجهی تحقیقات درباره بازار و اطلاعات موجود مشتریان حقیقی است. این توصیف علاوه بر اینکه بازاریاب را قادر میسازد مشتریان هدف خود را تعریف کند، به نمایندگان فروش کمک میکند که lead یا سرنخ فروش مورد نظر خود را پیدا کنند.
Call-to-Action
call-to-action یا CTA یک لینک متنی، دکمه، تصویر، یا هر لینکی است که بازدیدکننده وبسایت را تشویق میکند بر روی آن کلیک کرده و به صفحه موردنظر برود و یا به lead تبدیل شود. CTA در بازاریابی دیجیتال شکلهای متفاوتی به خود میگیرد. برای مثال دکمه “Subscribe Now” (عضویت در سایت) و یا “Download the Whitepaper Today” یا هر دکمه دیگری مانند «اینجا کلیک کنید»، «ادامه مطلب» و یا «دانلود کنید» نمونه از دکمهها یا لینکهای CTA است.
این دکمهها یا لینکها در بازاریابی دیجیتال نقش بسیار مهمی دارند، زیرا یک بازدیدکننده معمولی را به lead تبدیل میکنند. ازاینرو، دکمههای CTA باید تشویقکننده، جذاب و یا قانعکننده باشند تا بتوانند نرخ تبدیل وبسایت را بالا ببرند.
CAN-SPAM
دیکشنری بازاریابی چند قانون مهم اسپم را نیز در در خود جای می دهد. CAN-SPAM نام کوتاه شده قانون Controlling the Assault of Non-Solicited Pornography and Marketing (کنترل حمله ایمیلی پورنو گرافی و پیامهای تبلیغاتی) است. این قانون در سال 2003 در ایالاتمتحده به تصویب رسید و شامل قوانینی برای ایمیلها و پیامهای تبلیغاتی است.
بهموجب این قانون مخاطبان حقدارند از یک سازمان،یا شرکت بخواهند که دیگر ایمیلی برای آنها ارسال نکنند. این قانون همچنین مجازاتی برای شرکتهای خاطی نیز تعیین کرده است. این قانون سازمانها و یا شرکتهای تجاری را ملزم میدارد دکمه “unsubscribe” را در انتهای هر ایمیل تبلیغی که برای افراد میفرستند، قرار دهند، تا فرد بتواند هر زمان که خواست ارسال این ایمیلها را متوقف کند.
CASL
CASL مشابه CAN SPAM ،قانون ضد اسپم کانادا است. این قانون که در سال 2013 در کانادا به تصویب رسید، درباره پیامهای تبلیغات الکترونیکی است. این قانون ، هر ایمیل، پیام متنی، پیام فوری، و پیامک و تماس خودکار تبلیغاتی را که در کانادا به کامپیوتر و یا تلفنهای همراه ارسال میگردد، در برمیگردد.
Churn Rate
نرخ ریزش، معیار اندازهگیری تعداد مشتریانی است که حفظ میشوند. برای محاسبه نرخ ریزش، تعداد مشتریانی که در یک بازه زمانی ازدستدادهاید را بر تعداد کل مشتریان در ابتدای همان بازه زمانی، تقسیم کنید. به یاد داشته باشید، فروشهای جدیدی که در طی آن بازه زمانی شروع کردید را وارد محاسبات نکنید.
برای مثال، اگر شرکتی در ابتدای ماه پانصد مشتری داشته باشد، و در آخر ماه تنها چهارصد و پنجاه مشتری، برایش باقیمانده بماند، نرخ ریزش مشتریان این شرکت به این صورت محاسبه میشود:
50= 450-500
%10= 500/50
نرخ ریزش معیار مهمی برای سازمانها، علیالخصوص سازمانهایی با درآمد مکرر (RR) است. صرفنظر از میزان درآمد ماهیانه، به یاد داشته باشید که اگر متوسط تعداد مشتریان، زودتر از آنکه بتوانید هزینههای جذب مشتری را بپردازید، از شما روی برگردانند، آینده تجاریتان درخطر است.
Clickthrough Rate (CTR)
نرخ کلیک، یکی از کلماتی است که در دیکشنری بازاریابی به آن بر میخوریم. نرخ کلیک، درصد مخاطبانی است که از یک بخش وبسایت به بخش دیگری از کمپین تبلیغاتی شما میروند. این درصد درواقع نسبت کل کلیکهای دریافتی به تعداد کل دفعاتی است که لینک وبسایت نمایش داده میشود.
Closed-Loop Marketing
بازاریابی حلقه بسته یا Closed-Loop Marketing ، به شکلی از بازاریابی اطلاق میشود که متکی به حلقه بسته باشند. در این نوع بازاریابی، دپارتمانهای موجود در حلقه مانند دپارتمان فروش، اطلاعات و گزارش عملکرد موجود را در اختیار دپارتمان بازاریابی قرار میدهند. در سایه این اطلاعات، میتوان فهمید که کدام منبع بهتر مشتریان را جذب کرده است.
بهعلاوه، با استفاده از آنها، میتوان مشخصات مشتریان را به دست آورد. پرداختن به بازاریابی حلقه بسته میتواند آثار بازاریابی در رشد درآمد خالص را اجرا، پیگیری و نشان دهد. رصد بازدیدکنندگانی که به lead و در آخر به مشتریان واقعی تبدیل میشوند، مثالی برای بازاریابی حلقه بسته است.
اگر بازاریابی حلقه بسته را بهدرستی در کسبوکار خود پیاده کنید، میتوانید بفهمید که چه مقدار از سرمایهگذاریهایی که در عرصه بازاریابی انجام دادهاید به رشد شما کمک کرده است. توانایی اجرای بازاریابی حلقه بسته یکی از بزرگترین فواید تجاری استفاده از استراتژی بازاریابی همگرا و نرمافزارهای مربوطه است.
Conversion Path
conversion path، یک سری رویداد مبتنی بر وب است که به دست آوردن مشتریان بالقوه (lead) را تسهیل میکند. در ابتداییترین فرم آن، conversion path، یک دکمه call-to-action است که معمول از بازدیدکنندگان میخواهد در سایت عضو شوند. با کیک بر روی آن، فرد به صفحه فرود که شامل یک فرم است، هدایت میگردد. در گام بعدی صفحهای بالا میآید که اصطلاحاً به آن صفحه تشکر میگویند. فرد، در این پروسه، در مقابل ثبت اطلاعات تماس خود، تسهیلاتی در رابطه با فرایند خرید از وبسایت،دریافت میکند.
Content
در دنیای بازاریابی درونگرا، content یک محتوای اطلاعاتی است که بهمنظور افزایش آگاهی و درک مشتریان و جذب آنها نوشته و منتشر میشود. علاوه بر این، یکی از اهداف انتشار محتوا، اشتراکگذاری است. محتواها شکلهای گوناگونی دارند. بلاگ، فیلم، پستهای فضای مجازی، عکس، اسلاید، و یا پادکست برخی از شکلهای معمول محتواست. از افزایش ترافیک وبسایت تا تبدیل و تولید lead به مشتریان حقیقی، محتوا نقش بسیار مهم و حیاتی در موفقیت استراتژی بازاریابی درونگرا دارد.
Content Management System (CMS)
CMS یا سیستم مدیریت محتوا مطابق تعریف آن، یک اپلیکیشن وب بوده و برای آن دسته کاربرانی تولیدشده است که اطلاعات فنی و دانش برنامهنویسی صفحات وب را نداشته اما میخواهند و یا میبایست برای خود وبسایت بسازند و آن را ویرایش و مدیریت نمایند.
این ابزار به کاربران کمک میکنند که محتواهای قابل جستجو ایجاد کنند، مطالب را فهرست بندی کرده و مخاطبان خود را بررسی نمایند. اپلیکیشنهایی ازایندست میتوانند بهصورت خودکار المانهای راهبردی تولید کنند و کاربران و فعالیتهای آنها را پیگیری نمایند.
Content Optimization System (COS)
برای ارائه محتواهای شخصی و اختصاصی سازی استفاده از وب برای مشتریان باید از COS ،که بهواقع یک CMS بهینهسازی شده است، استفاده نمود.
Context
اگر بخواهیم محتوا و مفهوم (context) را باهم مقایسه کنیم، محتوا در صدر و مفهوم درست بعد از آن و در رتبه بعدی جای میگیرد. گرچه تولید و انتشار محتوای باارزش بسیار مهم تلقی میشود، ولی نکته مهمتر این است که چه مطلبی را برای کدام مخاطب منتشر کنید.
اینکه محتوا هم سو با آگاهی و دانش خوانندگان باشد بسیار مهم است، اما باید به یاد داشت که برای مخاطبان باید محتوایی با موضوع مناسب خودشان فرستاد. برای مثال فرستادن یک دعوتنامه شام در یک رستوران استیک برای یک گیاهخوار کارایی نخواهد داشت و آن شخص بهعنوان یک مشتری از دست خواهد رفت.
Conversion Rate
در دیکشنری بازاریابی، نرخ تبدیل یا Conversion Rate درصد افرادی است که در یک صفحه وب، بهسوی هدف شما همگرا میشوند. برای مثال، اگر هدف شما این است که بازدیدکنندگان فرم خاصی را پر کنند، نرخ تبدیل، درصد افرادی را نشان میدهد که این کار را انجام دادهاند.
صفحاتی که نرخ تبدیل بالاتری دارند، کارآمدتر بوده و بهتر هستند و برعکس صفحاتی با نرخ تبدیل کمتر، عملکرد ضعیفتری دارند.
Conversion Rate Optimization (CRO)
همانطور که ذکر شد نرخ تبدیل عملکرد یک صفحه وب را نشان میدهد. برای افزایش نرخ تبدیل یک وبسایت میتوان از فرایند CRO یا بهینه سازی نرخ تبدیل استفاده نمود. CRO فرایند بهبود و ارتقا نرخ تبدیل با استفاده از تکنیکهای طراحی، اصول بهینهسازی کلیدی، و تست است.
این کار باعث میشود که بازدیدکنندگان وبسایت به مشتری تبدیل گردند. CRO غالباً برای بهینهسازی وبسایت و یا صفحه فرود استفاده میشود، اما میتوان از آن برای بهبود و بهینهسازی رسانههای اجتماعی، CTA ها و سایر قسمتهای دیجیتال مارکتینگ استفاده کرد.
Cost-per-Lead (CPL)
CPL ،مطابق دیکشنری بازاریابی ، نوعی قیمتگذاری در عرصه دیجیتال مارکتینگ است و به هزینهای اطلاق میگردد که به ازای هر Lead پرداخت میشود. بهعبارتدیگر، شرکت بازاریاب به ازای هر کلیک که به Lead منجر شود، باید مبلغی بپردازد. CPL عامل مهمی در CAC (هزینه جذب مشتری) است و معیاری است که بازاریابها باید همواره به آن توجه کنند.
Crowdsourced Content
همانطور که ذکر شد، محتوا در موفقیت دیجیتال مارکتینگ نقشی بسیار مهم و اساسی دارد. هر شخصی میتواند محتوای موردنیاز خود را خود بنویسد و منتشر کند، ولی این کار به زمان و انرژی زیادی نیاز دارد.
نوع دیگر تولید محتوا، بر اساس دیکشنری بازاریابی، «هم سپاری» یا «جمع سپاری» است که در مقایسه با روش اول بهینهتر و کارآمدتر است. در این روش ، افراد متخصص، مشتریان، و یا فریلنسرها محتوای لازم برای وبسایت را تولید میکنند.
با این روش، زمان کمتری برای تولید محتوا صرف میشود و درعینحال کیفیت محتوای منتشرشده افزایش مییابد. در استفاده از این روش،تولید محتوا را به یک فرصت برای افراد بدل کنید و به تمام آنها توجه و اهمیت دهید. اجرای این روش، یک استراتژی برد-برد، هم برای شما و هم برای مشتریان شماست.
Customer Acquisition Cost (CAC)
CAC در دیکشنری بازاریابی، به هزینه جذب مشتری گفته میشود. برای محاسبه CAC در یک بازه زمانی مشخص، مراحل زیر را دنبال کنید:
- جمع هزینه برنامه یا تبلیغ، حقوق، پاداش، کمیسیون، هزینههای بالاسری مانند هزینه برق و آب و بیمه و اجاره و مالیات را در یک بازه زمانی مشخصی محاسبه کنید.
- مجموع این هزینه را بر تعداد مشتریان جدید در همان بازه زمانی تقسیم کنید.
برای مثال، اگر شرکتی در یک ماه پانصد هزار تومان هزینه کرده و در همان ماه پنجاه مشتری جدید پیداکرده باشد، هزینه جذب هر مشتری (CAC) برای آن شرکت، ده هزار تومان خواهد بود.
Customer Relationship Management (CRM)
در دیکشنری بازاریابی، CRM (مدیریت ارتباط با مشتریان) به مجموعهای از برنامهها گفته میشود که سازمانها و شرکتها را قادر میسازد تمام مسائل موجود در رابطه با مشتریان جاری و بالقوه خود را رصد و پایش نمایند.
در ابتداییترین حالت، با نرمافزار CRM میتوانید تمام اطلاعات تماس مشتریان خود را رصد کنید. اما سیستم CRM قابلیتهای فراوانی دارد. برای مثال این سیستم میتواند ایمیلها، تماسهای تلفنی، فاکسها و سایر مکالمات را رصد نماید، ایمیلهای شخصی بفرستد، قرارهای ملاقات را زمانبندی کند، و تمام سرویسها و خدمات پشتیبانی مشتریان را ثبت نماید. علاوه بر این، برخی از سیستمها میتوانند اطلاعات موجود در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر و لینکدین را جمعآوری، ترکیب و ثبت کنند.
CSS
CSS اصطلاحی اختصاری از Cascading Style Sheets است. بر اساس تعریف دیکشنری بازاریابی، CSS سبک کل یک صفحه وب مانند رنگها، فونتها، و عکسهای پسزمینه را میسازد. CSS بر حالت کلی و شکل و سیاق یک صفحه وب تأثیر گذاشته و آن را به یک ابزار قدرتمند بدل میکند. اینکه یک وبسایت بر روی صفحه بزرگ لپتاپ یا صفحهنمایش کوچک یک تلفن همراه چطور دیده شود نیز توسط CSS تعیین میگردد.
Dynamic Content
Dynamic Content در دیکشنری بازاریابی، شیوه و سیاقی برای نمایش پیامهای متفاوت بر روی وبسایت بر اساس اطلاعاتی است که از بازدیدکننده در دست داریم. برای مثال، میتوانید از Smart CTA استفاده نمایید تا بازدیدکنندگان جدید وبسایت بتوانند CTA شخصیسازیشده خاصی را ببینند و درعینحال، بازدیدکنندههایی که اطلاعاتشان در پایگاه اطلاعاتی ثبت شده است، CTA دیگری را مشاهده کنند.
EBook
یکی از محتواهای بسیار معمول در دنیای اینترنت که بسیاری از بازاریابها از آن بهره میگیرند، کتابهای الکترونیکی هستند زیرا میتوانند lead های جدید تولید کنند. کتابهای الکترونیکی معمولاً محتوای طولانیتری نسبت به پستهای یک وبلاگ دارند و جزئیات دقیقیتری در رابطه یک موضوعات ارائه میدهند.
Editorial Calendar
نقشه راه تولید محتوا، در دیکشنری بازاریابی، Editorial Calendar یا تقویم محتوایی است. تقویم محتوایی نشان میدهد که چه محتوایی و در چه رابطهای تولید کنید، با در نظر گرفتن استراتژی بازاریابی خود، چند وقت یکبار باید محتوای جدید منتشر نمایید و بهترین زمان برای انجام این کار را چه زمانی است.
استفاده از این تقویم کارهای شما را سازماندهی کرده و نشان میدهد که چه موضوعهایی را از قلم انداختهاید. با استفاده از تقویم محتوایی میتوانید اطمینان حاصل نمایید، کارهایی که برای شخصیتهای هدف انجام دادهاید درست بوده است. تقویم محتوایی کمک میکند که همواره مسیر موفقیت را درست طی کنید و هیچگاه از خطمشی خود خارج نشوید.
امروزه، ایمیل، نامی آشنا برای هر شخص است. ایمیل نام اختصاری «پست الکترونیک» بوده و هسته اساسی بازاریابی بهحساب میآید، زیرا ایمیل مستقیماً به صندوق ورودی (inbox) مخاطب ارسال میگردد.
اما با توجه به قوانین موجود، باید دقت نمایید که هیچگاه برای مخاطبان و افراد مزاحمت ایجاد نکنید و همواره به حقوق شخصی آنها در این زمینه احترام گذارید. زیرا در صورت سو استفاده از اعتماد آنها، افراد بهراحتی و تنها با فشردن دکمه “unsubscribe” شما را از فرستادن ایمیلهای بیشتر منع خواهند کرد.
Engagement Rate
زمانی که محتوای خاصی را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنید، مخاطبان با لایک کردن، کامنت گذاشتن و یا بازنشر آن، به محتوا واکنش نشان داده و با آن تعامل برقرار میکنند. Engagement Rate معیاری رایج در شبکههای اجتماعی است که میزان تعامل یک محتوا را نشان میدهد. اینچنین واکنشهایی نشان میدهد که محتوای شما در بین مخاطبان بازنشر شده است و توجه کاربران را به خود جلب کرده است.
Evergreen Content
Evergreen content یا محتواهای همیشهسبز، در اصطلاح دیکشنری بازاریابی، به محتواهایی گفته میشود که همواره ارزش خود را حفظ کرده و حتی بعد از گذشت زمانی طولانی از انتشار آنها، هنوز هم توجه مخاطبان را به خود جلب میکنند، و بعد از مدتها همچنان برای خوانندگان با ارزش هستند.
بهبیاندیگر، این دسته محتواها، مرز زمانی نداشته و همواره باارزش، باکیفیت، موردقبول و یا معتبر باقی میمانند. این محتواها ، بهترین انتخاب برای یک بازاریاب بهحساب میآیند، زیرا ارزش جستجوی فوقالعاده بالایی داشته و اهمیت ویژهای ازنظر سئو دارند.
زمانی که از شبکههای اجتماعی حرف میزنیم، یکی از نامهایی که به ذهن خطور میکند فیسبوک است که در دیکشنری بازاریابی نیز تعریفی برای آن ارائه میشود. فیسبوک، یک شبکه اجتماعی محبوب در دنیای امروزی است. اما باید به یاد داشت که فیسبوک تنها یک پلتفرم برای انتشار محتوا و کسب فالوور نیست.
فیسبوک گزینههایی در اختیار شما قرار میدهد که بهوسیله آن، میتوانید مخاطبان هدف جدیدی برای تبلیغ کسب کنید و آنها را به صفحات فرود خود بکشانید. به یاد داشته باشید که این کار تنها با انتشار محتوا قابل انجام است.
گرچه فیسبوک یکی از اساسیترین قسمت استراتژی بازاریابی دیجیتال است، بااینحال باید دانست که تنها با تکیهبر فیسبوک نمیتوان موفق شد. تمرکز صرف بر فیسبوک یا هر شبکه اجتماعی دیگر تنها میتواند جوابگوی قسمت کوچکی از نیازهای شما در بازاریابی درونگرا باشد.
Form
Form، جایی است که مشتریان شما، در مقابل پیشنهادهایی که به آنها میدهید ، اطلاعات خود را در وبسایت ثبت کرده و به یک lead با ارزش تبدیل میشوند. نکتهای که باید همواره به یاد داشته باشید این است که تنها اطلاعاتی از بازدیدکنندگان بخواهید که برای بازاریابی شما مفید بوده و با استفاده از آنها، بتوانید پیشنهادها و محتواهای مناسب و درخور مشتریان خود منتشر کنید؛ و از این طریق، بتوانید این افراد را در وبسایت خود نگاهدارید.
Friction
هر المانی در وبسایت که سردرگم کننده، گیجکننده و یا برای بازدیدکنندگان استرسزا باشد، در دیکشنری بازاریابی، Friction نام میگیرد. رنگهای ناخوشایند، متنهای بسیار بلند، منو یا صفحات فرود گیجکننده و متعدد و یا فرمهایی با گزینههای زیاد نمونههایی از این المانهاست.
کلمات و اصطلاحات از G تا L
Google+
گوگل پلاس یک شبکه اجتماعی است که کاربران میتوانند در آن برای خود محافلی (circle) ایجاد کنند و به این محافل دوستان، همکاران، و یا خانواده خود را دعوت کرده و یا در محافل موجود دیگر، موضوعات موردعلاقه خود را دنبال کنند.
ازآنجاییکه گوگل پلاس نیز یک شبکه اجتماعی است، مانند هر شبکه دیگری، شما را قادر میسازد محتواهای مختلف و متنوعی را منتشر کنید و از این طریق lead های جدید برای خود بیابید. از اینرو، گوگل پلاس، برای بازاریابهای محتوایی ارزش سئو بسیار بالایی دارد.
Hashtag
هشتگها از یک کلمه یا عبارت کلیدی تشکیلشدهاند که بدون فاصله در کنار هم نوشته میشوند. این عبارت با علامت # به یک هشتگ تبدیل میشود. نمونههای زیر، مثالهای برای این موضوع است:
#digital_marketing
#بازاریابی_دیجیتال
در دیکشنری بازاریابی، هشتگ، پل ارتباطی و تعاملی بین شما و خوانندگان است. با استفاده از هشتگ، میتوانید با یکدیگر در مورد محتواهای خاصی تبادلنظر نمایید.
هشتگها، موضوعات و موارد مطرحشده در توئیتر، فیسبوک، و اینستاگرام را مجموع کرده و باهم مرتبط میسازند. کاربران بهمنظور دسترسی و پیدا کردن مطالب موردنظر خود در این شبکهها، تنها کاری که باید انجام دهند این است که هشتگ موردنظر را جستجو کرده و بر روی آن کلیک کنند.
راه دیگر برای یافتن هشتگها، استفاده از برنامههای پایش هشتگ شخص ثالث مانند Social Inbox سایت HubSpot است. این عبارات کلیدی را میتوانید در هر شبکه اجتماعی، و هرکجا که بخواهید استفاده کنید.
HTML
HTML مخفف عبارت HyperText Markup Language است. در دیکشنری بازاریابی ، HTML مجموعهای از کدها به زبان برنامهنویسی برای تولید صفحات وب است و سنگ بنای هر صفحه در وب را تشکیل میدهد. بهبیاندیگر، فرقی نمیکند که صفحه موردنظر یک صفحه ساده باشد یا صفحهای پیچیده با گزینههای متعدد و موارد و محتواهای گوناگون، هر دو مورد با HTML باید نوشته و تولید شوند. بعد از تولید وبسایت موردنظر با این زبان، برای بهتر کردن و زیباتر کردن آن میتوانید از فنّاوریهایی مانند CSS و JavaScript استفاده نمایید.
Inbound Marketing
بازاریابی درونگرا، به گونهای از بازاریابی اطلاق میشود که کار آن جذب مشتری است. این نوع بازاریابی از نوع غیرمستقیم است، و هدف از آن، شناساندن محصول یا خدمات و جلبتوجه مشتریان است. علاوه بر این، بازاریابی درونگرا سعی در پیدا کردن راههایی دارد که سازمان و یا شرکت تجاری در دنیای اینترنت بهراحتی قابلدسترسی بوده و در میان انبوه اطلاعات و شرکتهای دیگر، در دنیای مجازی دیده شود.
بازاریاب درونگرا، با در نظر گرفتن علایق مشتریان و با استفاده از محتواهای جذاب و ایجاد علاقه در آنها، این افراد را به وبسایتهای هدف راهنمایی میکند. اگر محتوای منتشرشده همراستا با علایق مشتریان باشد، میتوان ترافیکی همگرا از مشتریان به دست آورد و بهمرور این بازدیدکنندگان را به lead و سپس به مشتری تبدیل کرد.
Inbound Link
Inbound link، نوعی لینک درونمتنی است که از یک سایت دیگر به سایت شما داده میشود. وبسایتهایی که لینکهای Inbound بیشتری دریافت میکنند، در میان نتایج موتورهای جستجو رتبه بهتری را به خود اختصاص میدهند. این لینکها کمک میکند، بخشی از ترافیک سایر وبسایتها به سایت شما سرازیر شود.
Infographic
اینفوگرافیکها، محتواهایی بصری هستند که در بازاریابی دیجیتال بسیار محبوب بهحساب میآیند. اینفوگرافیک مسائل و محتواهای پیچیده را به شکل بصری نشان میدهد و درک مطلب را برای خواننده تسهیل میکند.
امروزه نام اینستاگرام بر سر زبانهاست. گرچه اینطور به نظر میرسد که اینستاگرام شبکهای اجتماعی مختص جوانان است و نسل جوان در آن به انتشار و ویرایش عکس میپردازند، اما باید خاطرنشان کرد که امروزه، اینستاگرام باقابلیتهای بینظیرش، به یکی از مهمترین و اصلیترین ابزارهای موفقیت بازاریابها تبدیلشده است. بسیاری از شرکتها، در این شبکه اجتماعی به انتشار عکسهای تجاری میپردازند که مشتریان و فالوورهایشان از دید آنها لذت میبرند.
JavaScript
JavaScript یک زبان برنامهنویسی است و توسعهدهندگان وب را قادر میسازد، وبسایتهایی جذاب، زیبا و چشمگیر بسازند. تمام تصاویر و المانهای متحرک و پویای موجود در وبسایتها با استفاده از این زبان برنامهنویسی تولید میشوند.
Key Performance Indicator (KPI)
KPI یا شاخص کلیدی عملکرد، معیاری برای اندازهگیری کارایی است. شرکتها از این شاخص ها، برای سنجش و ارزیابی موفقیت کارکنان یا فعالیتهایشان استفاده میکنند. بازاریابها برای اینکه پیشرفت خود در راستای اهداف بازاریابی را بسنجند، و بدانند که آیا در مسیر تعیینشده برای رسیدن به اهداف بازاریابی قرار دارند یا نه، از KPI استفاده میکنند.
لازم به ذکر است که تمام بازاریابهای موفق از این شاخص ها برای سنجش عملکرد و موفقیت خود در این عرصه کمک میگیرند. نمونههایی ازآنچه در KPI میآید عبارتاند از: هزینۀ جذب هر مشتری، تعداد بازدیدکنندههای جدید سایت، تعداد مخاطبان جدید در رسانههای اجتماعی.
به یاد داشته باشید، از KPIهایی استفاده کنید که چگونگی عملکرد بازاریابی و تجارت شما را نشان میدهند.
Keyword
کلمهها یا عبارتهای کلیدی، موضوعاتی هستند که موتورهای جستجو مانند گوگل، یاهو و بینگ، صفحههای وب را بر اساس آنها ایندکس میکنند.
در انتخاب کلمات کلیدی برای محتوا و وبسایت خود باید به دو مورد دقت کنید:
- اول اینکه اطمینان حاصل نمایید، کلمه انتخابی شما حجم مناسبی داشته باشد؛ همچنین دقت کنید که این کلمه چندان سخت و یا نامأنوس نباشد.
- در گام دوم باید دقت نمایید که کلمات کلیدی موردنظر شما، در راستای علایق مخاطبان باشد.
بعد از اینکه کلمه کلیدی خود را مشخص کردید، با تکنیکهای on-page و off-page، صفحات وبسایت خود را بهینهسازی کنید.
Landing Page
صفحه فرود یا لندینگ پیج، به صفحهای با گفته میشود که بهمنظور تولید lead به کار گرفته میشود. این صفحه، حول محور یک تبلیغ مانند معرفی یک تخفیف، کتاب الکترونیکی و یا وبینار میچرخد. صفحه فرود طوری طراحی میشود که به ازای ثبت اطلاعات شخصی، بازدیدکننده از مزایایی که توسط سایت پیشنهاد میشود بهرهمند گردد.
یک بازاریاب درونگرای آگاه و با ذکاوت، صفحات فرود را طوری طراحی میکند که در هر مرحله از فرآیند خرید متفاوت باشند. گرچه این کار نیازمند تلاش زیادی است اما بدون شک، نتایج بسیار خوبی را به بار خواهد نشست.
Lead
Lead یا سرنخ فروش، فرد یا سازمانی است که به مشخصات یک محصول علاقه نشان میدهد. Lead ممکن است فرمی را در وبسایت پرکرده، در وبلاگی عضو شده، یا برای گرفتن و یا استفاده از کوپن تخفیفی، اطلاعات تماس خود را در ثبت نموده باشد.
تولید lead گام مهمی در کسب مشتری است و بسته به روشهای مختلف موجود در بازاریابیهای درونگرا بزرگ، به دو یا سه مرحله تقسیم میشود.
صفحات فرود، فرمها، و CTA ها مثالهای کوچکی از ابزارهایی هستند که برای تولید lead به کار میروند.
Lead Nurturing
lead nurturing که گاهی با نام «بازاریابی قطرهای » هم ذکر میشود، روشهایی برای توسعه یک زنجیره ارتباطاتی مانند ایمیلها، و پیامهای شبکههای اجتماعی است که درصدد پرورش lead، در دست نگهداشت آن و در آخر هدایت وی به قسمت پایین قیف بازاریابی (the bottom of the funnel) است.
رمز موفقیت بازاریابی درونگرا، انتشار و ارائه محتوای مفید به مخاطب درست است. Lead nurturing با ارائه اطلاعات زمینهای مرتبط به lead در مراحل مختلف چرخه خرید، به تحقق این امر کمک میکند.
لینکدین یک شبکه اجتماعی با محوریت کسبوکار است. این شبکه اجتماعی در ماه می سال 2003 معرفی شد. لینکدین اغلب توسط متخصصان حرفهای شبکه مورداستفاده قرار میگیرد.
امروزه لینکدین با بیش از 414 میلیون عضو، محبوبترین شبکه اجتماعی برای افراد متخصص و یکی از شبکههای اجتماعی برتر موجود در دنیای مجازی است. عضویت در این شبکه، ایجاد یک پروفایل کامل، و ارتباط با افراد، کمکحال افرادی است که جویای کار هستند.
Lifecycle Stages
تقسیماتی از ایندست راهی برای توصیف ارتباط بازاریاب و مخاطبان وی قلمداد میشود. Lifecycle Stages عمدتاً به سه مرحله تقسیم میشود: آگاهی، ارزیابی و خرید.
دانستن اینکه هر محتوایی که منتشر میشود همواره باید متناسب با مرحلهای باشد که مخاطبان در آن قرار دارند، کلید اصلی درک این سه مرحله است. دلیل تأکید زیاد بر محتوای پویا هم همین موضوع است.
Lifetime Value (LTV)
پیشبینی سود خالص نسبت به کل ارتباط با مشتری در آینده را LTV یا ارزش طول عمر میگویند. به بیان سادهتر اینکه، یک مشتری در طول حضور خود در تجارت شما، چه میزان سود برای شما ایجاد میکند را ارزش طول عمر مشتری میگویند. برای محاسبه این سود در یک بازه زمانی خاص، گامهای زیر را دنبال کنید:
- درآمد حاصل از مشتری را در این بازه زمانی در نظر بگیرید.
- حاشیه سود ناخالص را از این عدد کم کنید.
- عدد حاصل را بر نرخ ریزش تخمینی آن مشتری تقسیم کنید.
برای مثال اگر یک مشتری برای یک سال مبلغی برابر 100،000 تومان پرداخت کرده باشد، و حاشیه سود ناخالص از این مبلغ هفتاد درصد باشد، و 16 درصد احتمال وجود داشته باشد که در یک سال، این مشتری دیگر نخواهد از خدمات شما استفاده نماید، ارزش طول عمر این مشتری، 437،500 تومان خواهد بود.
Long-Tail Keyword
عبارات کلیدی چند کلمه ای، عبارتهایی سه یا چندکلمهای هستند که کاربران برای یافتن پاسخ برای سؤالهای خود، آنها را در اینترنت جستجو میکنند. یک عبارت کلیدی چند کلمه ای ، معمولاً یک کلمه اصلی یا سرواژه دارد که کلمه کلیدی عمومی محسوب میشود. به این سرواژه یک یا دو کلمه دیگر اضافه میشود که همه باهم، کل عبارت را میسازند. برای مثال:
سرواژه : نرم افزار
کلمه کلید دم بلند: نرم افزار حسابداری، نرم افزار حسابداری شرکتی، نرم افزار حسابداری شرکتی ویژه شرکت های بازرگانی
بنا به تعریف هایی که دریک دیکشنری بازاریابی موجود است، میتوان گفت که عبارات کلیدی چند کلمه ای، کلماتی دقیقتر هستند و بازدیدکنندهای که با جستجوی یک کلمه کلیدی دم بلند، از سایت شما بازدید میکنند بسیار خاصتر و باارزشتر از سایر افراد بوده و احتمال تبدیلشدن آنها به lead یا مشتری نهایی بسیار بیشتر است.
LTV:CAC
نسبت ارزش طول عمر مشتری به ارزش خرید آن را LTV:CAC مینامند. با در دست داشتن ارزش طول عمر مشتری و هزینه جذب مشتری میتوانید این نسبت را محاسبه کنید. برای مثال اگر برای جذب یک مشتری 100،000 تومان پرداختهاید و ارزش طول عمر مشتری 437،500 تومان باشد ، این نسبت برابر4/4 به یک خواهد بود.
کلمات و اصطلاحات از M تا R
Marketing Automation
با اینکه معانی مربوط به Marketing Automation و lead nurturing تا حدودی شبیه به هم هستند، اما این موضوع نباید ما را گمراه کرده و تفاوتها را از چشم پنهان نماید. Marketing Automation را میتوان پلتفرمی با ابزارهای بههمپیوسته و پویشی برای توسعه و ارتقا استراتژیهای lead nurturing در نظر گرفت. برای درک بهتر این قضیه، این توصیف ممکن است کارساز باشد: در دیجیتال مارکتینگ، marketing automation بوم نقاشی، رنگها و قلمموهاست و lead nurturing نقاشی است که بوم و رنگ و قلممو را باهم برای یک هدف بکار میگیرد.
اگر میخواهید با استفاده از marketing automation به بازاریابی موفق و باذکاوت تبدیل شوید، از marketing automation مبتنی بر رفتار استفاده نمایید. marketing automation مبتنی بر رفتار، به سیستمی گفته میشود که ایمیلها و پیامهای تبلیغی را بر اساس رفتار کاربر در اینترنت ارسال میکند. این سیستم بازاریاب را قادر میسازد تبلیغات و محتواهایی مناسب را متناسب با هر مرحله پروسه خرید به کاربر، ارسال نماید.
Microsite
در دیکشنری بازاریابی، تلفیقی از صفحه فرود و وبسایت معمولی، یک Microsite میسازد. برای مثال ElfYourself.com یک Microsite است. Microsite زمانی به کار میآید که بازاریاب میخواهد تجربه آنلاینی متفاوتی برای مخاطبانش نسبت به سایت اصلی ایجاد کند. میکرو سایتها، دامنۀ مخصوص به خود و برند سازی بصری متفاوتی دارند.
Middle of the Funnel
MOFU یا Middle of the Funnel، به مرحلهای گفته میشود که lead مشکلی را شناسایی کرده و وارد سایت میشود. حال این افراد، در راستای یافتن راهحلی برای مشکل خود، جستجوهای گستردهتر و دقیقیتری انجام میدهند. اصولاً در این مرحله مطالعات موردی و یا بروشور محصول به او ارائه میشود. بهطورکلی، در این مرحله باید کسبوکار خود را جوری به lead معرفی کنید که او تجارت شما را بهعنوان یک راهحل شناسایی کند.
Mobile Marketing
بازاریابی موبایلی، یک استراتژی در بازاریابی است که اطلاعات شخصیسازیشده و وابسته به لوکیشن و زمان بازدیدکنندگان را برای آنها فراهم میکند. این محتواهای شخصیسازیشده خدمات، ایدهها و سرویسها را ارتقا میبخشند.
Mobile Optimization
صفحات وب در لپتاپ و موبایل به یک صورت نشان داده نمیشوند و گاهی استفاده از یک وبسایت بر روی صفحهنمایش یک گوشی بسیار سخت است. بهینهسازی موبایلی، به نوعی طراحی و قالببندی اطلاق میگردد که استفاده از وبسایتها را برای صفحات کوچک تلفن همراه تسهیل کرده و تجربه استفاده از آن را بر روی این دستگاهها ارتقا بخشد.
این کار با دو روش انجام میگیرد. یا وبسایت جداگانهای برای موبایل طراحی میگردد و یا ترکیب طراحی به نحوی انتخاب و تولید میگردد که برای حالت موبایل هم قابلاستفاده باشد. الگوریتم گوگل امتیاز خاصی برای وبسایتهای سازگار با موبایل در نظر میگیرد، زیرا برخی از کاربران با تلفن همراه خود در اینترنت جستجو میکنند.
به همین دلیل اگر وبسایت شما برای گوشیهای موبایل مناسب نباشد، احتمال بازدید این افراد از وبسایت شما کم شده و آمار بازدید شما پایین خواهد آمد.
Monthly Recurring Revenue (MRR)
MRR، به مقدار درآمد ماهانه یک کسبوکار مبتنی بر اشتراک گفته میشود. این درآمد از اکانت های جدید، بیش فروشی (upsell) بهدستآمده و با downsell و لغو و بستن اکانت از سوی مشتری از دست میرد.
Native Advertising
Native Advertising یا تبلیغات همسان، نوعی تبلیغ آنلاین است که شکل و فرم کانال یا وبسایتی را که در آن منتشرشده را میگیرد؛ بهطوریکه قابلتشخیص از سایر محتواهای موجود در کانال نیست و قسمتی از محتوا به نظر میرسد.
هدف از این کار، کم کردن رنگ و بوی تبلیغی است. با این کار تبلیغ منتشرشده، قسمتی از محتوا و همگون با آن به نظر میرسد. برای مثال، گزارشهای اسپانسری موجود، همواره بخشی از تجربه مشتری شده و به چشم نیامده و آزاردهنده نیست.
تبلیغات همسان شکلهای مختلفی به خود میگیرد. برای مثال در یک پادکست رادیویی، گویندههای رادیو، با هیجان در مورد محصولی که اسپانسر برنامه تدارک دیده است صحبت میکنند و یا مقالهای راجع به یک محصول در یک منبع خبری منتشر میشود. تمام اینها، نمونههایی از تبلیغات همسان است.
Net Promoter Score (NPS)
NPS، معیار اندازهگیری رضایت مشتری است. بر اساس تعریف ذکر شده در دیکشنری بازاریابی، این معیار رضایت مشتری را از صفرتا ده درجهبندی میکند. NPS یک نظرسنجی ساده است که به شما نشان میدهد مشتریانتان تا چه حد به شما وفادار هستند.
برای محاسبه NPS، درصد مشتریانی که به شما امتیاز صفرتا شش دادهاند را از درصد مشتریانی که امتیاز نه تا ده را ثبت کردهاند، کم کنید.
اگر همواره به این معیار امتیازبندی دقت کنید و آن را سرلوحه کار خود قرار دهید، میتوانید راههایی برای ارتقا خدمات و محصولات خود بیابید و از این طریق رضایت مشتریان خود را جلب بیشازپیش جلب نمایید.
News Feed
محتوای خبری یا news feed به جریان آنلاینی از محتوا گفته میشود که حاوی منابع خبری جدید است. در فیسبوک، News Feed صفحه اصلی کاربر است. در این صفحه، کاربر میتواند جدیدترین بهروزرسانیهای دوستان خود را مشاهده کند. در توئیتر، news feed با نام Timeline ظاهر میشود.
No-Follow Link
لینک no-follow زمانی استفاده میشود که وبسایتی نمیخواهد موتور جستجو به دنبال یک لینک رفته و به دلایلی، این لینک نباید در محاسبه رتبه صفحه شما وارد شود. این کار برای اجتناب از اسپمرها و یا نادیده گرفتن سهوی دستورالعملهای وبمستر انجام میپذیرد. موتورهای جستجوی مختلف مانند گوگل، یاهو و بینگ دستور نوفالو را به رسمیت میشناسند، گرچه اینکه هرکدام، به چه حد این کار را انجام میدهد با یکدیگر متفاوت است.
Offer
پیشنهاد یا Offer، محتواییست که حاوی ایدهای برای جذب lead است. هدف از این پیشنهادها تولید و به دست آوردن lead است. بهعنوان یک بازاریاب، پیشنهادهای متنوعی میتوانید به بازدیدکنندگان وبسایت خود ارائه دهید. کتابهای الکترونیک، چکلیست، وبینارها، فایلهای دمو، قالبها، و ابزارهای مختلف ازجمله این پیشنهادها هستند.
On-Page Optimization
On-Page Optimization، بخشی از فرآیند سئو است که مبتنی بر المانهای مختلف HTML و محتوای موجود در صفحه سایت است. برای این کار اطمینان حاصل کنید که بخشهای کلیدی محتوا یعنی متن محتوا ، تگ عنوان، URL و تگ تصویر همه شامل کلمات کلیدی موردنظر باشند. رعایت این نکته باعث افزایش رتبه وبسایت شما در کلمه کلید انتخابی خواهد شد.
Off-Page Optimization
Off-Page Optimization شباهت بسیاری به on-page optimization دارد. سئوی off-Page به لینکهای ورودی و سایر فاکتورهایی خارجی گفته میشود که بر رتبه ایندکس وبسایت در نتایج جستجو تأثیر میگذارد.
مواردی مانند دامنههای اتصال و حتی رسانههای اجتماعی هم در بهینهسازی off-Page نقش دارند. بهینهسازی off-Page ابزاری قدرتمند است اما متأسفانه تحت اختیار و کنترل بازاریاب نیست. اینکه بازدیدکنندگان، محتواهای خوب و مفید را بیشتر بازنشر میکنند حقیقتی انکارناپذیر است. ازاینرو، برای بهینهسازی off-Page باید محتواهایی مفید و چشمگیر منتشر کنید تا شانس بازنشر بیشتری داشته باشند.
Page View
مجموع دفعاتی که کاربران یک صفحه وب را باز و بارگذاری میکنند، بازدید صفحه یا Page View نام دارد. بازاریابها از آمار Page View برای آنالیز و پایش وبسایت استفاده میکنند. و با بررسی نتایج به دست آمده، میفهمند ، تغییراتی که در صفحه میدهند به افزایش بازدیدها منجر میشود یا نه. ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس آمار Pageview را به شما می دهند.
Pay-per-Click (PPC)
PPC، مقدار پولی است که تبلیغ دهندگان به ازای هر کلیک که تبلیغ دیجیتال دریافت میکند، به ناشر میپردازند. PPC یک مدل تبلیغات اینترنتی است که تبلیغ دهندگان به ناشر تبلیغ، به ازای هر کلیک بر روی لینک موردنظر، مقدار مشخصی پول میپردازند. تبلیغکنندگان در این تعریف میتوانند موتورهای جستجو، شبکههای اجتماعی یا صاحبان وبسایتها باشند. برای مثال، تبلیغ دهنده، یک لینک تبلیغی به یک موتور جستجو داده و فهرستی از کلمات کلیدی را مشخص میکند. هر زمان، فردی، کلمهای را در موتور جستجو بگردد و این کلمه در لیست کلمات کلیدی تبلیغ دهنده موجود باشد، موتور جستجو لینک تبلیغ را به آن کاربر نشان خواهد داد.
هدف از تبلیغات PPC، سرازیر و هدایت کردن بازدیدکنندگان به وبسایت تبلیغ دهنده است و نشان میدهد که آیا هزینه پرداختی برای کمپین اثربخش و مفید بودهاست یا نه.
دو راه برای پرداخت تبلیغات PPC وجود دارد که به این شکل تعریف میشوند:
- Flat rate: تبلیغ دهنده و ناشر بر سر یک قیمت مشخص به ازای هر کلیک توافق میکنند. Flat rate زمانی به کار میرود که ناشر نرخ مشخصی برای PPC در قسمتهای مختلف وبسایتش داشته باشد.
- Bid-based: در این حلت تبلیغ دهنده در یک شبکه تبلیغی با سایر تبلیغ دهندگان رقابت میکند. این روش چیزی شبیه به یک مزایده است. در این حالت، هر تبلیغ دهندهای، هزینهای حداکثری برای نمایش یک تبلیغ مشخص میکند. زمانی که این مقدار خرج شد، تبلیغ دیگر نمایش داده نخواهد شد. در این روش هرچقدر که تعداد بازدیدکننده بیشتر شود، هزینه هر کلیک به همان نسبت کاهش خواهد یافت. و درصورتیکه بازدیدکنندگان کم باشند، هزینه هر کلیک بهمراتب بیشتر خواهد بود.
Product Matrix
ماتریس محصول، نموداری است که محصولات مختلف یک شرکت یا سازمان و ویژگیهایی هر محصول را توصیف میکند. در یک ماتریس اینچنینی، نسخههای مختلف یک محصول در ستون بالایی جای میگیرند و ویژگیهای هرکدام در ردیفهای پایین نوشته میشوند. برای درک بهتر این ماتریس به مثال زیر دقت کنید:
شرکتی سه ورژن از یک محصول را میفروشد و ده ویژگی بالقوه برای هر محصول در نظر میگیرد. ماتریس محصولات این شرکت، سه ستون و ده ردیف خواهد داشت. در هر سلول ماتریس، شرکت، با قرار دادن علامتی مانند (تیک) یا (ضربدر) به مشتری میگوید که آن ورژن از محصول کدام ویژگی را داشته و کدام ویژگی را ندارد.
Pinterest یک شبکه اجتماعی بصری است. این شبکه اجتماعی، معمولاً توسط بازاریابان تجارت الکترونیک مورداستفاده قرار میگیرد. هم مشتریان و هم صاحبان کسبوکار هر دو در این وبسایت و شبکه اجتماعی تصاویر موردعلاقه خود را به اشتراک میگذارند. فالوورهای این کاربران میتوانند محتوای منتشرشده را repin کنند( به اشتراک گذارند).
PPC
PPC، یک مدل تبلیغات اینترنتی است که تبلیغ دهنده به ناشر تبلیغ مانند گوگل، فیسبوک یا ادوردز به ازای هر کلیک بر روی لینک موردنظر، مقدار مشخصی پول میپردازد. هر زمان که شخصی بر روی لینک تبلیغ کلیک میکند، تبلیغ دهنده موظف است وجهی به ناشر پرداخت کند.
Qualified Lead
Qualified Lead، به مخاطبی گفته میشود که با شرکت ارتباط برقرار کرده، از محصولات و خدماتی که شرکت یا وبسایت ارائه میدهد، اگاهی پیداکرده است و علاقهمند به دانستن بیشتر درباره این موضوع است. Qualified Lead برای فروشندگان SQL و برای بازاریابها MQL نام دارد. ازاینرو با تیم فروش خود درمورد انتظاراتی که هرکدام از lead ها دارند صحبت کرده و اهداف و مسیرهای درست را مشخص نماید.
QR Code
Quick Response code بهطور خلاصه QR code خوانده میشود که اینجورتعریف میگردد: QR code یک بارکد ماتریسی مخصوص یا یک کد دوبعدی است که با اپلیکیشنهای QR Code قابل خوانش است. اطلاعات در این کد با نقاط سیاهوسفیدی که در یک الگوی مربعی با پسزمینه سفید، کنار هم قرارگرفته اند، کدگذاری میشوند. متن، URL و یا سایر انواع دادهها را میتوان به این شکل کدگذاری نمود.
Responsive Design
کاربران امروزه از راههای متنوعی به وب گردی میپردازند. وسیلههای مختلفی که برای این کار استفاده میشوند، نمایشگرهایی با سایزهای متفاوت دارند و سایتها باید با اندازه هر نمایشگر تنظیم شوند تا قابلاستفاده و خواندن باشند. طراحی یک وبسایت، بهطوریکه بتواند خودش را با نمایشگر کاربر منطبق کند، Responsive Design یا طراحی واکنشگرا نام دارد.
در این حالت، طراح و نویسنده وبسایت، بهجای آنکه وبسایتی جداگانه برای نمایشگرهای کوچک موبایل نوشته و طراحی کنند، خود سایت را طوری طراحی میکنند که سایز نمایشگر دستگاه را تشخیص داده و بهصورت اتوماتیک خود را با آن وفق دهد. در این صورت، وبسایت قادر است صفحهای تولید نماید که بر روی نمایشگر دستگاه کاربر، قابلاستفاده و خوانش باشد.
Return on Investment (ROI)
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه، معیار عملکردی است که برای ارزیابی کارایی و سودآوری یک سرمایهگذاری یا مقایسه کارایی و سودآوری سرمایهگذاریهای متعدد مورداستفاده قرار میگیرد. برای محاسبه ROI گامهای زیر را دنبال کنید:
- مجموع هزینهها را از میزان درآمد حاصلشده از تبلیغات کم کنید.
- عدد حاصله را بر مجموع هزینهها تقسیم نمایید.
اگر عددی که به دست آمد، منفی باشد، یعنی کسبوکار شما در حال از دست دادن سرمایه است. دقت داشته باشید، محاسبات میتواند، بسته به اینکه چه چیزی را بهعنوان درآمد و هزینه وارد میکنید، متغیر باشد.
امروزه، بازاریابها دوست دارند مقدار ROI را در رابطه با تمام تکنیکهایی که استفاده میکنند، محاسبه نمایند. بسیاری از جنبههای بازاریابی، مانند PPC ، محاسبات ROI بسیار سادهای دارند، اما موارد دیگری مانند بازاریابی محتوا محاسبات دشوارتری را میطلبند.
Retweet
اگر کاربر توئیتر هستند برای دانستن این واژه لازم نیست به دیکشنری بازاریابی مراجعه کنید و خود بامعنای واژه retweet آشنایی دارید. Retweet ارسال مجدد پستی است که توسط کاربر دیگری در توییتر منتشرشده است. پستهای retweet با پستهای دیگر ارسالی تفاوتی ندارند و تنها چیزی که یک پست اصلی را از یک پست retweet متمایز میکند، آیکون retweet است.
در توئیتر به سه روش مختلف میتوان پستی را retweet کرد:
-
میتواند با کلیک بر روی آیکون retweet تمام پست را یکجا retweet کنید.
-
میتوانید پست فرد دیگری جوری کنید retweet که شامل نطرات خودتان باشد. برای این کار بر روی آیکون retweet کلیک کرده و در کادر بازشده، کامنتی مینویسید.
-
در روش سوم، یک پست جدید میفرستید که شامل نظر خود و پست فرد قبلی که میخواهید retweet کنید است. برای این کار، روش زیر را دنبال کنید:
کامنت یا پست خود + RT + ای دی توئیتری فردی که میخواهید پست او را retweet کنید+ ویرگول+ متن دقیق پست ارسالی او
اگر شخصی در توئیتر، همراه با پست خود عبارت « Please RT» را ذکر کرد، به این معنی است که فرد از مخاطبان خود میخواهد، برای افزایش آگاهی و یا حساسیت نسبت به یک موضوع، پست منتشرشده را بازنشر یا بهاصطلاح retweet نمایید.
کلمات و اصطلاحات از S تا Z
Search Engine Optimization (SEO)
سئو یا Search Engine Optimization (SEO) به فرآیندی گفته میشود که بهموجب آن، میتوان جایگاه یک صفحۀ وب را در لیست نتایج جستجو ارتقاء داد. بازاریاب درونگرا، با تغییر، اصلاح و تنظیم المانهای سئو on-page و فاکتورهای تأثیرگذار در سئو off-page، میتواند جایگاه وبسایت خود را در لیست نتایج جستجو تغییر داده و رتبه سایت را در این لیست بالا برد.
راهها و روشهای زیادی برای بهبود سئو وجود دارد. موتورهای جستجو، به دنبال المانهایی نظیر برچسب عنوان، کلمات کلیدی، برچسب تصاویر، ساختار لینک داخلی، و لینکهای درونی میگردد. علاوه بر موارد گفتهشده، موتورهای جستجو، به ساختار و طراحی سایت، رفتار بازدیدکنندهها، و سایر موارد و فاکتورهای off-site نیز توجه میکنند. با توجه به موارد ذکرشده، این موتورها، سایت شما را رتبهبندی میکنند. اگر امتیاز رتبه سایت بالا باشد، نام سایت در صدر یا اوایل لیست جستجو ظاهر میگردد.
Sender Score
Sender Score، اصطلاحی در ایمیل مارکتینگ است. این اصطلاح معیاری برای درجهبندی صفر تا صدی ایمیلهای ارسالی به هر آدرس IP است. سرورهای ایمیل، قبل از ارسال، Sender Score شما را بازبینی میکنند. برای این سرورها امتیاز 90، امتیاز خوبی بهحساب میآید.
Service Level Agreement (SLA)
SLA، قراردادی بین تیمهای فروش و بازاریابی یک شرکت است. این قرارداد انتظارات تیم فروش و تیم بازاریابی را از یکدیگر مشخص کرده و تعریف میکند. Marketing SLA کیفیت و کمیت lead هایی که تیم بازاریابی در نظر دارد را بیان کرده و در مقابل، Sales SLA انتظارات تیم فروش را از بازاریاب بر اساس میزان پیگیری leadها را مشخص میکند.
هدف از SLAها هماهنگی و همکاری بین تیمهای فروش و بازاریابی است. اگر این دو تیم بهتنهایی و جدای از یکدیگر مدیریت شوند، سیستم محکوم به شکست خواهد بود. شرکتهایی که به دنبال رشد و ارتقا هستند، باید بتوانند این دو تیم را باهم مدیریت کرده و همگام سازند.
Small-to-Medium Business (SMB)
به شرکتهایی کوچکی که بین ده تا پانصد نفر کارمند دارند، شرکت با کسبوکار کوچک یا متوسط میگویند.
Smarketing
Smarketing، اصطلاحی است که برای هماهنگی روشها و کارهای تیم فروش و بازاریاب به کار میرود. اگر بخواهیم ایدهآل فکر کنیم، تیم بازاریاب باید بتواند انبوهی از qualified leadها را در اختیار تیم فروش قرار دهد و در مقابل تیم فروش زمانی کافی به هر lead اختصاص داده و او را به یک خریدار واقعی تبدیل کند. اما در دنیای واقعی، این کار عملاً غیرممکن است، ازاینرو ، تلاشها و کارهای هر دو تیم باید باهم همگام و هماهنگ شود تا اهداف فروش تحقق یابد.
Snapchat
اسنپ چت یک اپلیکیشن اجتماعی است که به کاربران اجازه میدهد عکسها و فیلمهای خود را به اشتراک بگذارند. این محتواهای انتشاریافته که به «اسنپ» معروف هستند، محدودیت زمانی داشته و بعد گذشت زمانی خاص برای مخاطبان حذف میگردند. باید به یاد داشته باشید که این عکسها و فیلمها تنها برای مخاطبان نمایش داده نمیشوند و تمام آنها در سرور اسنپ چت باقی میمانند. کاربران میتوانند بر روی عکسها و فیلمهای خود نوشته و یا نقاشی اضافه نمایند و لیست افرادی که این موارد برای آنها فرستاده میشود را کنترل و تنظیم نمایند.
استوری اسنپ چت، زنجیرهای از اسنپهاست که محدودیت زمانی بیستوچهارساعته دارند. کاربران میتوانند انتخاب کنند که استوری آنها توسط تمام کاربران قابلمشاهده باشد یا تنها گروه محدودی بتوانند این محتوا را مشاهده کنند.
Social Media
رسانه اجتماعی، رسانهای است که بر اساس تعامل اجتماعی شکلگرفته است. فیسبوک، توئیتر، لینکدین، و گوگل+ نمونههایی از شبکههای رسانه اجتماعی است. کاربران میتوانند با اهداف شخصی و یا تجاری و کسبوکار از این رسانهها استفاده نمایند. رسانه اجتماعی یکی از هستههای اصلی بازاریابی درونگراست. این شبکهها میتوانند فرصتها و راههای جدیدی را برای پیشرفت و ارتقا در افق دید بازاریاب باز کنند.
Social Proof
فرض کنید، در خیابان راه میروید و ناگهان صف بلندبالایی را در مقابل یک رستوران میبینید. با توجه به جمعیتی که در مقابل رستوران صفکشیدهاند به این نتیجه میرسید که رستوران موردنظر محلی خوب با غذاهایی عالی است. به این پدیده social proof گفته میشود.
Social proof پدیدهای روانشناختی است که در آن افراد برای تصمیمگیری به اطرافیان خود چشم دوخته است تا بداند در موقعیتی خاص چگونه باید عمل کرده و یا فکر کند. در رسانههای اجتماعی، زمانی که محتوای خاصی بازخورد فراوانی پیدا میکند یا تعداد فالوورهای صفحهای افزایش یابد، این پدیده در آن رخداده است.
ایده اصلی این پدیده را میتوان به زبان ساده اینطور توضیح داد: اگر دیگران محتوای خاصی را بازنشر میکنند یا کسی را فالو میکنند، آن محتوا یا آن شخص خوب و ارزشمند است.
Software-as-a-Service (SaaS)
SaaS، به نرمافزاری گفته میشود که توسط یک سازمان یا شرکت دیگر میزبانیشده و اطلاعات شما را در فضای ابری ذخیره میکند. HubSpot، Salesforce و برنامههای مدیریت پروژه از ایندست نرمافزارها هستند.
Top of the Funnel
به مراحل اولیه قیف بازاریابی top of the funnel و یا بهاختصار TOFU گفته میشود. leadها در این مرحله مشکلی دارند و یا مشکلی را شناسایی کردهاند و بالاجبار برای یافتن راهحل، به جمعآوری اطلاعات میپردازند. یک بازاریاب درونگرا، در این مرحله باید محتواهای مفیدی تولید و منتشر نماید. lead با استفاده از محتواها وارد مراحل و گامهای بعدی حل مشکل میشود.
توئیتر پلتفرمی است که در آن کاربران میتوانند پیامهایی با 140 کاراکتر منتشر کرده و در اختیار عموم قرار دهند. کاربران میتوانند صفحات دیگران را فالو کرده و فالوور کسب کنند.
Unique Visitor
کاربر منحصربهفرد، به شخصی اطلاق میگردد که در یک دوره زمانی چندین بار از یک وبسایت دیدن کند. بازاریابها تعداد کاربران منحصربهفرد را با تعداد بازدیدهای وبسایت مقایسه میکنند تا بتوانند ترافیک وبسایت خود را محاسبه کنند.
برای درک بهتر، فرض کنید تنها یک نفر از یک سایت بازدید میکند. این شخص در کل سی بار به این سایت مراجعه کرده است. در این حالت تعداد بازدیدکنندگان این سایت سی خواهد بود، اما تعداد بازدیدکنندگان منحصربهفرد آن تنها رقم یک است.
URL
URL ، کوتاه شده عبارت Uniform Resource Locator است. در دنیای اینترنت هر اطلاعاتی مانند یک صفحه وب، عکس یا سند، برای خود آدرس بخصوصی دارد که به آن URL میگویند. همانطور که ذکر شد، موتورهای جستجو سایتها را برای پیدا کردن کلمات کلیدی میگردند. اگر یک URL کلمات کلیدی در ساختار خود داشته باشد، امتیاز آن سایت بالاتر خواهد بود. از اینرو URLها در بحث سئو های on-page بسیار مهم تلقی میشوند.
User Experience (UX)
تمام تجربه کاربر از یک کسب و کار، از شروع برای یافتن محصول تا مرحله آگاهی از برند و در تمام مراحل خرید و استفاده از آن را تجربه کاربری می گویند. برای این که بهترین تجربه کاربری را به مخاطب ارائه دهید، باید خود را جای آنها بگذارید و همانند یک مشتری به کلیه فرآیندهایتان نگاه کنید.
User Interface (UI)
UI، یک رابطه کاربری است که با استفاده از آن فرد میتواند یک نرمافزار یا سختافزار را کنترل نموده و از قابلیتهای آن استفاده نماید. یک رابطه کاربری خوب، فرد را قادر میسازد که با نرمافزار و یا سختافزار تعاملی خوب و مستقیم برقرار کند. UI از این طریق، تجربهای کاربرپسند برای افراد به ارمغان میآورد. یک رابطه کاربری، شامل موارد زیادی است که برای نمونه میتوان به نوار منو، نوارابزار، پنجرهها و دکمهها اشاره کرد.
Viral Content
زمانی که یک محتوای خاص از طریق بازنشرهای متعدد، در سطح اینترنت محبوبیت بالایی کسب کند، محتوای ویروسی یا Viral نام میگیرد. محتواها به ذات ویروسی نبوده و نمیتوان پیشبینی کرد که کدام محتوا به این سطح از محبوبیت دست خواهد یافت.
Website
وبسایت از یک سری صفحات وب بههمپیوسته تشکیلشده است که بر روی یک سرور قرار دارند. وبسایت را میتوان کلکسیونی از اطلاعات مختلف دانست که توسط فرد یا گروهی گردآوری و سازماندهیشدهاند. در بازاریابی درونگرا، وبسایت را باید چندبعدی و پویا طراحی کرد تا نظر بازدیدکنندگان سایتهای مشابه را به خود جلب نماید و آنها را به lead و سپس به مشتری تبدیل نماید. در غیر این صورت، وبسایت تنها به بروشوری از اطلاعات تبدیل میشود که هیچ کارایی خاصی ندارد.
Word-of-Mouth (WOM)
Word-of-Mouth (WOM)، یک نوع شیوه تبلیغ در بازاریابی است (بازاریابی دهان به دهان) که مخاطبان یک محصول ، آن محصول، برند یا خدمات را به دیگران معرفی میکنند. اصطلاح Word-of-Mouth بیشتر به ارتباط شفاهی بین کاربران اشاره دارد، اما امروزه، به دلیل تغییر مفهوم ارتباطات، میتوان به دامنه معنی این اصطلاح، ارتباط آنلاین را نیز اضافه نمود.
این شیوه بازاریابی بسیار ارزانقیمت بوده اما در عوض مستلزم صرف انرژی و زمان زیادی است. این شیوه چندین نوع بازاریابی مانند بازاریابی محصول، بازاریابی محتوا و بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی را در خود جای میدهد.
Workflow
Workflow روش دیگری برای توصیف کمپین lead nurturing است. Workflow ، مجموعهای از عوامل انگیزشی و اتفاقهاست که lead را به پروسه nurturing میکشانند. Workflow اهداف دیگری را نیز در خود جای میدهد.
تطبیق دادن ویژگیهای تماس در سابقه lead بر مبنای شرایط خاص یا اضافه کردن یک رکورد تماس به یک لیست نمونههایی از این اهداف هستند. صرفنظر از اینکه چگونه و به چه منظور از Workflow استفاده میکنیم، باید به یاد داشته باشیم که این موضوع یکی از مهمترین، قدرتمندترین و باارزشترین موارد در استراتژی بازاریابی درونگراست.
XML Sitemap
با دیدی عامیانه، XML sitemap را میتوان به نقشه خانه تشبیه کرد؛ اما XML sitemap به فایلی متشکل از کد گفته میشود که در وب سرور وجود دارد و تمام URL های موجود و مربوط در ساختار وبسایت را فهرست میکند. اهمیت این فایل زمانی آشکار میشود که تغییری در وبسایت رخ دهد. همانطور که ذکر شد موتورهای جستجو علاوه بر ویژگیها و کلمات کلیدی در سایتها، ساختار آنها را نیز موردبررسی قرار میدهند. در این مرحله، XML sitemap کمک بزرگی محسوب میشود.
Sitemapها تضمین نمیکنند که تمام لینکهای موجود در لیست توسط موتورهای جستجو بررسی میشود و اگر لینکی از این فهرست توسط موتور جستجویی پایش شد، آیا برای ایندکس کردن آن سایت استفاده خواهد شد و یا نه. با اینهمه، sitemap بهترین راه پایش یک وبسایت برای موتورهای جستجو بهحساب میآید.
YouTube
یوتیوب، وبسایتی برای اشتراکگذاری فیلم و ویدئو است. در این وبسایت، کاربران میتوانند ویدئوهای خود را بارگذاری کرده به اشتراک بگذارند و ویدئوهای دیگران را ببینند. مؤسسان این وبسایت، سه نفر از کارکنان سابق PayPal هستند که در ماه فوریه سال 2005 آن را منتشر نمودند. در نوامبر سال 2006، گوگل YouTube, LLC را به قیمت 1.65 بیلیون دلار خرید و امروزه یوتیوب یکی از زیرمجموعههای گوگل بهحساب میآید. یوتیوب بزرگترین سایت اشتراکگذاری ویدیو در دنیا است.
Zilch
برای حرف “Z” کلمهای به ذهنمان نرسید. بنابراین از مخاطبان می پرسیم: چه کلمه یا کلماتی در بحث دیجیتال مارکتینگ وجود دارد که می توان در این لیست قرار داد؟
2 Responses
سلام
ممنون از این دیکشنری بازاریابی خیلی خوب.
اگه موارد دیگه رو هم به این دیکشنری اضافه کنید خیلی خوب میشه. یه مرجع کامل برای اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ
کاش میشد این اصطلاحات دیجیتال مارکتینگ همشو کتاب کرد با خودمون ببرید سر کار برای جلسه با مدیر